عشق کهنه
|
|
عشوه ئي ناب تو عشق کهنه را سر ميکند
گردش چشم خمار تو چي محشر ميکند
بهر قتل من نباشد حاجت تير و کمان
چون نگاه راز دارت کار خنجر ميکند
بهر بسمل کردن من يک نگاه تو بس است
چون نگاه ديگر تو خاک بر سر مي کند

نظرات شما عزیزان:
|
|
[+]
نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 11:25 |
| |