نشسته ام و هنوز ثانیه ها مرا می شمارند
امروز تکرار چندمین قسمت من است
چیزی که از خودم نیست مرا ترک می کند
و جایی ...همین جا گم می شود
باران می بارید و نیش ها تا ...باز است
خواب میبینم خوابم
صدایی گفت:من
دست هایی وصله های تنم را جدا می کند
دست هایی وصله های تنم را می دوزد
این من آن من نیست
این من آنِ من نیست
آنِ توست
مثل تمام فصل ها
مثل فصل چهارم
فصل من
فصل تو
صبر کن،صبر
مثل من.من که ...
نشسته ام و هنوز ثانیه ها مرا می شمارند