سروپا...............
|
|
سر و پاي آرزويم به در سرايت امشب
كه ز درد دل بخوانم غزلي برايت امشب
غزلي تمام آتش به بلندي قد تو
كه خودت در آن بيايي رخ خوشنمايت امشب
سر دفتر شكايت بكشايم و بگريم
مگر از تو چشم لطفي ببرد گدايت امشب
به خيال ميكنم طي، ره ملكهاي وصلت
به هزار كعبه ندهم، صنما لقايت امشب
همه ترس و بيم آنم كه به خوابخانه باشي
و كبوتر صدايم نرسد به پايت امشب
به چنان نوا رسيدست دلم طلب كنانت
كه خودم روم در آغوش خودم بجايت امشب
نظرات شما عزیزان:
|
|
[+]
نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 19:3 |
| |